دودوک یا بالابان
نَرمهنای (دودوک یا بالابان) یکی از سازهای بادی اصیل ارمنی است.
نرمهنای دارای نی مخصوص کوچکی است که قمیش (یقگ yegheg به زبان ارمنی) خوانده میشود و معمولاً دارای ۹ تا ۱۴ سانتیمتر درازا است. نی کوچک یا قمیش بهوسیله بست چوبی انعطافپذیری احاطه شدهاست که در طول نی متحرک است و بر روی آن میلغزد. این بست برای کوک کردن نرمهنای است، زیرا همین بست باز و بسته کردن دهانه نی را کنترل میکند. این نی به وفور در اطراف رود ارس میروید.
اولین و مهمترین چیز به هنگام نواختن نرمهنای طرز به دهان گذاشتن نی کوچک یا قمیش آن
بنابر اسناد و مدارک در دسترس، نوعی ساز بادی از خانواده نی و سرنا دستکم از سدههای نخستین دوره اسلامی در ایران شناخته شده بوده، و در میان مردم بخشهایی از این سرزمین به کار میرفته است.
بالابان به معنای نوعی ساز بادی نیین به صورتهای بَلَبَن، بالَبَن و بالابَن در فرهنگهای لغات ترکی – روسی آمده است. در «لغت آذربایجانی – روسی»، بالابان به معنای ساز بادی نه چندان بزرگ و شبیه زُرنا (= سرنا)، در دائرهالمعارف موسیقی ترکی» بَلَبَن یا نایِ بَلَبَن با اشاره بهمطلب جامعالالحان، نوشته عبدالقادر مراغی و «سازهای ترکی» نوشته فارمر، سازی بادی شبیه زُرنا، و در «فرهنگ موسیقی ترکی» بَلَبَن ساز بادی شبیه ساز نیین مِی متداول در ارزروم، تعریف شده است. در فرهنگها و دائرهالمعارفهای روسی واژه بالابان به معنای سازی بادی زبانهدار معمول میان اقوام قفقاز شمالی و ایرانیان آمده است . بالابان به عنوان سازی بادی و بومی در حوزههای جغرافیایی – فرهنگی آذربایجان شرقی، به ویژه تبریز، و کردستان ایران و برخی جاهای دیگر به کار میرود و گروهی از نوازندگان این مناطق بالابان نوازند. در زبان کردی این ساز را «بالهوان»، و در شوشتری نی را «بَلَبون» (= بلبان) میگویند .
ترومپت
ترومپت از سازهای بادی برنجی است و که در محدوده سوپرانو زیرترین صدا را در بین سازهای بادی برنجی میتواند تولید کند.
ترومپت از نظر ظاهر بسیار شبیه به کورنت است. فرق آن با کورنت در لوله آن است که در بیشتر طول خود قطری یکسان دارد.
ترومپت در انواع موسیقیهای امروزی مانند موسیقی کلاسیک، موسیقی جاز، موسیقی پاپ و حتی در مراسم عزاداری و تعزیههای ماه محرم بکار میرود.
ساختمان
لوله ترومپت به صورت مخروطی ویژهاست که به دهانهای ناقوسی منتهی میشود لوله این ساز تا سده ۱۵ به شکل مستقیم ساخته میشده و از آن به بعد به شکل منحنی ساخته میشود. بر روی لوله سه دگمه مشاهده میشود که اولی باعث ازدیاد طول لوله برای بدست آوردن یک پرده بم میشود، فشار دگمه دوم صوت را نیم پرده و فشار دکمه سوم یک پرده و نیم پایین میآورد.
تاریخچه
گونه ابتدایی آن را از چوب خیزران و بعدها از شاخ حیوانات ساختهاند و در شکارگاهها و هنگامه نبرد به صدا در میآوردند. نوع فلزی آن را یونانیان ابتدا ساختند البته بعدها در اروپا دِنِر نخستین ترومپت فلزی را ساخت. در سده ۷ تا سده ۱۳ میلادی در چین به صورت ترومپت بلند نواخته میشد که از انواع آن ترومپتهای استخوانی خاصره و صدف دریایی است. نوعی ترومپت راست در مصر باستان ویژه امور نظامی و رژه مرسوم بوده که نمونههای مسی و نقرهای آن را از آرامگاه فرعون توتانخآمون بدست آمد. از دوران صفویه ترومپت انگلیسی در ایران و ترکیه سازی آشنا بودهاست.
توبا از سازهای بادی برنجی است. این ساز نسبتاً جدید است و در قرن نوزدهم به مجموعه سازهای ارکستر افزوده شده است. مهمترین نقشی که به این ساز در آثار موسیقی سمفونیک داده شده در سمفونی فانتاستیک اثر هکتور برلیوز بوده است.توبای واگنر یا توبای بایرویتتوبای واگنر یا توبای بایرویت، یکی از سازهای بادی برنجی است، ولی برخلاف نامش از خانواده توبا نیست و بیشتر به کُر نزدیک است. صدای آن چیزی میان صدای کُر و توبا است.
این ساز را ریچارد واگنر برای کاربرد در اجرای اپراهای عظیم و پر سر و صدای خود به ویژه دوره اپراهای حلقه نیبلونگ اختراع کرد. اجرای این اپراها در شهر بایرویت باعت شده که به این ساز توبای بایرویت نیز گفته شود.
پس از واگنر آهنگسازان دیگر مانند آنتون بروکنر، ریچارد اشتراوس و ایگور استراوینسکی برای این ساز آثاری نوشتند.
زامپونیازامپونیا، پن فلوت، پن پایپ و یا سازدهنی سرخپوستان نوعی فلوت و از سازهای محلی قوم اینکا در آمریکای جنوبی است.
ساکسوفونساکسوفون یکی از سازهای بادی است که یک قمیش دارد. این ساز را آدولف ساکس در سالهای ۱۸۴۰ اختراع کرد و بنام او سکسوفون نام گرفت.
ساکسوفون انواعی مانند ساکسوفون سوپرانو، ساکسوفون آلتو و ساکسوفون تنور دارد، که تفاوت آنها در دامنه صدایی آنها است. اگرچه این ساز در اصل برای ارکستر و دسته موزیک نظامی تهیه شد ولی امروزه بیشتر در موسیقی جاز و مردمپسند به کار میرود.
اختراع ساکسوفون
در قرن بیستم که جاز و بلوز به موسیقی اول غرب تبدیل میشد، ساکسوفون هم نقش خودش را پیدا کرد. در ساکس هم مثل دیگر سازهای بادی دیگر بین تکنیک و تنفس تأثیر مستقیمی وجود دارد. بیشتر طرفداران ساکسوفون هم سیاهپوستان بودند که به پر نفس بودن شهرت دارند و یکی یکی جادویی جدید به صدای آن اضافه میکردند و نامشان را در تاریخ نوازندگان ساکسوفون جاودانه کردند؛ مثل چارلی پارکر.
در اواخر دهه ۱۹۶۰ موسیقی راک همه گیر شد و همچنین دهها شاخه از آن منشعب شد و از مهمترین این سبکها، سبک ژرمن راک بود که گیتار در آن کمرنگ شده و اساس آن روی بیس و کیبورد بود؛ پس نیازمند سازی شد که سولوهای وحشی را به موسیقیاش تزریق کند و این ساکسوفون بود که میتوانست این نیاز را برطرف کند.
ریک دیوس و راجر هادسون در قطعههای «آهنگ منطقی» و «حالا ترکم مکن» سولوهای ساکس را وارد کردند و گروه «سوپر ترمپ» را به اوج رساندند. اینگونه بود که در دهه ۱۹۷۰ ساکسوفون ریک دیوس طرفداران زیادی پیدا کرد و رقیب جدی فلوت ایان اندرسون از «جتروتول» شد که عالیترین نمونههای استفاده از سازهای بادی در موسیقی راک بودند.
دیک پری نوازنده دوره گردی بود که در کالج با راجر واترز و سید برت همکلاسی بود، وقتی توسط دوستان قدیمیاش به استدیوی «ابی رود» پای گذاشت، نقشی انکار ناپذیر را در شاهکار جاودانه پینک فلوید در«نیمه تاریک ماه» بازی کرد.
سازدهنی
سازدهنی ترومولو، سازدهنی کروماتیک و سازدهنی دیاتونیک.
هارمونیکا (Harmonica) یا سازدهنی (Mouth Organ) جزو سازهای بادی است و در خانوادهٔ سازهای زبانه آزاد (Free Reed Instruments) قرار می گیرد. تولید صوت در این نوع سازها نتیجه ارتعاش یک زبانه (Reed) از جنس فلز است که تنها یک سرآن به بدنه ساز متصل شده و انتهای دیگرش می تواند آزادانه حرکت کند. به ارتعاش درآمدن این زبانهها در اثر عبورجریان هوا موجب تولید صدای ساز می شود.
از سایر سازهای این خانواده می توان ملودیکا (Melodica)، کنسرتینا (Concertina) و آکاردئون (Accordion) را نام برد. شاید برخی مواقع متوجه شباهت موجود بین صدای سازدهنی و آکاردئون شده باشید. این شباهت در جنس صدا، در واقع به خاطر شباهت در ساختمان این سازها و نحوه تولید صوت در آنها است.
تاریخچه
گر چه چینیهای باستان نوعی سازدهنی با زبانههای چوبی داشتهاند و موتسارت قطعهای برای سازدهنی شیشهای (یک ساز کاملاً متفاوت متشکّل از یک سِری قطعه شیشههای کوک شده) نوشت، سازدهنی دیاتونیکی (Diatonic) که ما هماکنون میشناسیم، در اوائل قرن نوزدهم، در آلمان ساخته شده است. این ساز بهوسیلهی موج مهاجرین ترککنندهی آلمان، به ایالات متّحده و بریتانیای کبیر برده شد و در اواسط قرن نوزدهم، در سراسر جهان، نواخته میشده است.
سازدهنی کروماتیک (Chromatic)، در سال 1918 اختراع شد و از آنجایی که شامل هر دوازده نیمپردهی گام کروماتیک میباشد، به شما اجازه میدهد که آهنگ کاملتری را بنوازید؛ مانند قطعههای جاز و کلاسیک؛ و همچنین برای نوازندگی تا حدود زیادی کاملتر است.
طبقه بندی کلی
سازدهنی را به روشهای مختلفی طبقه بندی می کنند اما اگر از سازدهنیهای بیس (Bass) و کورد (Chord) صرف نظر کنیم، سازدهنی هایی را که بیشتر برای نواختن سولو (Solo) استفاده می شوند می توان در یک
سازدهنیهای تک زبانه ای Single Reed(ed) Harmonicas
انواع مختلف سازدهنی و کاربردشان
سازدهنی بیس و کورد : سبکهای Classical و Pop البته بیشتر به صورت گروه نوازی
سُرناسُرنا یا سورْنا نام ساز بادی باستانی ایرانی است که از چوب ساخته میشود.
ریشه لغت سرنا
سُرنا و کَرنا هر دو به معنی بوق و با لغت “Horn” در انگلیسی از یک ریشه میباشند. در اصل در میان اقوامی که زبان هندواروپایی اولیه را صحبت میکردند این ساز به علت اینکه از شاخ حیوانات ساخته میشد به این اسم نامیده شده. شاهد دیگری که به این ادعا و مشابهت مهر تائید میزند نام ذوالقرنین، به معنی دارنده دو شاخ است. قَرن که مُعَرَّب کَرن است (که در اسم کَرنا مشاهده میشود) به معنی شاخ میباشد. البته سُرنای کنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفته تر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی به شمار میآید.
سرنا در ایران
سرنا سازی نه تنها محلی، بلکه قدیمی است. در اشعار شعرای ایران بسیار نام سرنا، سورنا و سورنای آمده است. در نواحی بختیاری و دزفول سرنای کوچک معمول است. سرنای محلی معمولاً با دهل نواخته میشود.در میان سرنا نوازان مشهور ایرانی می توان از علیاکبر مهدیپور دهکردی، نوازنده نوروزنامه یا همان موسیقی هنگام تحویل سال نو و نیز شامیرزا مرادی نام برد.
رخنه در فرهنگ
همچنین ضرب المثلی در پارسی برگرفته از این ساز ساختهشدهاست که میگوید
“آدم ناشی، سرنا را از سر گشادش می زنه ”
شِمشال
شِمشال نوعی ساز بادی و گونهای نی فلزی است و از سازهای قدیمی در منطقه کردستان بشمار میرود.
شِمشال در گذشته از چوب ساخته میشد. امروز از برنج یا مِسوار ساخته میشود.
در سطح آن شش سوراخ وجود دارد. این ساز از لحاظ نوع صدا و وسعت در زمره سازهای بم با طنین خاص خود است.
از قدیمیترین و رایجترین سازهای کردستان، شمشال است که در واقع همان نی چوپان است و از لوله فلزی ساخته شده و در مراسم عروسی و شادی همراه با آواز به صورت تکنوازی به کار میرود. این ساز در عزا نیز کاربرد دارد.
شیپور بیشتر در عرصهٔ نظامی برای اجرای علامتهای صوتی مانند بیدارباش بکار میرود.
در ایران در بعضی از عزاداریهای ماه محرم یا در تعزیه نیز بکار میرود.
ساز کورنت نوع کلیددار شیپور است.
فاگوتفاگوت از سازهای بادی چوبی است که قمیش دو زبانه ای دارد. صدای این ساز در ناحیه باس است. فاگوت را در کشورهای انگلیسیزبان «باسون» میخوانند
این ساز جزء قدیمیترین سازهای بادی محسوب میگرددکه قدمت برخی از آن که باستانشناسان یافتهاند به ۵۰،۰۰۰ سال پیش میرسد.
فلوتها در گذشته از جنس چوب ساخته میشدند (به همین دلیل در قدیم از آن به عنوان ساز بادی چوبی نام برده میشد) ولی امروزه با وجود اینکه این ساز در زمره سازهای بادی چوبی قرار دارد، لیکن ملاک تقسیم بندی آن جنس و آلیاژی که در ساخت آن استفاده شده مد نظر نیست، بلکه نحوه تولید صدای آن است.
واژه فلوت در زبانهای اروپایی به معنای نام کلی سازهای مشابه فلوت نیز بکار میرود. فلوت و ساز شرقی نی هم نوعی فلوت شمرده میشود. بهطور کلی فلوت و نی سازهایی همخانواده هستند.
فلوگلهورن
فلوگلهورن ساز بادی برنجی است و از خانواده شیپور و کورنت است.
نام فلوگلهورن از واژه آلمانی Flügelhorn آمده و معنای آن «شیپور جناحی» است. واژه آلمانی فلوگل به معنای بال و همچنین جناح یک سپاه است. باور عمومی اینست که این شیپور احتمالاً در قدیم به هنگام جنگ برای فراخواندن جناحهای سپاه به محلی دیگر استفاده میشده و از همینرو نام «شیپور جناحی» به آن اطلاق گشته استنوعی کلارینت که توانایی تولید فاصلههای موسیقی شرقی(ربع پرده) را دارد به قرهنی معروف است